خواب، یکی از نیازهای زیستی انسان به شمار می آید. 


علل اختلال های خواب

1-اختلال های قبل از تولد
پژوهشگران سعی کرده اند خصوصیات کودکانی که اختلال در خواب دارند را مشخص کنند. و شواهدی وجود دارد که این اختلال ها مربوط به مسائل و دوران قبل از تولد است (بلورتن، جونز و همکاران، ۱۹۷۸). عوامل مربوط به دوران بارداری، شیوه تولد کودک، به علاوه خصوصیات رفتاری در دوران خردسالی، به عنوان بهترین نشانه های بی خوابی کودکان در سنین بالاتر شناخته شده اند. هر چقدر درد ناشی از تولد بیشتر باشد، به همان نسبت اولین گریه کودک طولانی تر خواهد بود. خردسالانی را گزارش کرده اند که در سن ۱۴ و ۱۵ ماهگی به طور منظم و مداوم اختلال در خواب داشتند، آنها کودکانی هستند که در دوران نوزادی بیشترین بدخلقی و شب بیداری را داشته اند و در سال اول زندگیشان مدت کمتری می خوابیدند؛ و مادرانی داشتند که خیلی سریع به گریه آنها پاسخ می دادند.
 
کودکانی که از آسیب مغزی ناشی از تولد زودرس یا در اثر زایمان های مشکل رنج می برند، اغلب رفتارهای نامناسب از خود بروز می دهند که به اختلال های خواب مربوط است. تغذیه این کودکان و برقرار کردن روال عادی زندگی برای آنان بسیار مشکل است.
 
2-بیماری های جسمی
کودکانی که دارای اگزما، آسم و یا بیماری های ناراحت کننده دیگر هستند، معمولا علایم بی خوابی های شبانه را از خود نشان می دهند. گاهی ناراحتی والدین به قدری زیاد می شود که مرتب به کودک سر می زنند تا مطمئن باشند که کودک سالم است. کودک مبتلا به اگزما و رسیدگی به آن در شب می تواند مسئله را پیچیده و طولانی کند و سبب شود که کودک خیلی زیاد مورد توجه و مراقبت قرار گیرد.
 
هر کودکی که مبتلا به گرفتگی بینی، گوش درد، گلو درد باشد ممکن است برای مدتی در موقع خواب مشکل داشته باشد و به محض اینکه ناراحتی جسمانی برطرف شود، مشکلات مربوط به خواب نیز از بین خواهد رفت.
 
3-مشکلات رفتاری
اختلال های مربوط به خواب ممکن است ناشی از مشکلات رفتاری باشد. کودکان نوپا امکان دارد با لجاجت، زیادخواهی، امتناع از همکاری با والدین و یا افراط کاری، خارج از کنترل والدین باشند. روابط متقابل کودک و والدین در سطح وسیع تری ممکن است نیاز به کمک و کنترل داشته باشد. والدینی که نمی توانند رفتار کودک را در طول روز کنترل کنند، طبعا شب ها نیز قادر نخواهند بود که رفتار آنها را تحت کنترل در آورند. هر چند کودکان از نقطه نظر خلق و خو متفاوت هستند و این امر موجب می شود که کودکان نسبت به محیطشان واکنش های متفاوت نشان دهند، ولی تأثیر واکنش های والدین نسبت به کودکان را نمی توان نادیده انگاشت.
 
اینکه بگوییم کودکان به دلیل داشتن مشکلات تولد زودرس، دچار ناراحتی و اختلال خواب هستند، درست نیست، چون کودکانی هم که از نظر شیوه تولد مشکلاتی نداشتند، علی رغم عدم وجود دیگر اختلال های جسمانی ممکن است از نظر خواب مشکلات زیادی داشته باشند. روابط متقابل بین کودک و والدین مسئله بسیار مهمی است. والدین نبایستی دست از تلاش برای حل مسئله بردارند، صرفا به این خاطر که مسائل مهم تر دیگری ممکن است وجود داشته باشد.
 
کودکی که دچار بیماری است امکان دارد به رسیدگی و توجه بیشتری در هنگام نیمه های شب نیاز داشته باشد. اما این مسئله می تواند بدون ایجاد مشکلات رفتاری بیشتر انجام پذیرد، به شرط آنکه والدین رفتاری که سبب بیداری در شب شده را در کودک تقویت نکنند.
 
بعضی از والدین در می یابند که سه فرزند دیگر آنها شب ها بسیار خوب می خوابند، اما فرزند چهارمی مشکلات زیادی در این زمینه ایجاد می کند. روشی که والدین با سه کودک دیگر داشتند در مورد فرزند چهارم کاربرد ندارد. بنابراین، اگرچه ممکن است عوامل مستعد کننده قبلی وجود داشته باشد، ولی تنها عکس العمل والدین نسبت به مشکل مزبور است که می تواند باعث افزایش یا تقلیل مشکلات شود.
 

انواع اختلال های خواب

1-بیداری شبانه
مسائل و مشکلات خواب بسیار گوناگون هستند. بعضی از کودکان ممکن است چندین بار در طول شب بیدار شوند، ولی به محض اینکه توسط والدین مورد نوازش قرار بگیرند، فورا به خواب می روند. تعداد دفعات بیدار شدن بسیار متغیر است، ولی والدینی بودند که گزارش داده اند که پنج یا شش بار در طول شب از خواب بیدار شده اند و احساس می کنند که بیشتر شب را بیدار بوده اند. کودکان دیگری هم هستند که فقط یک یا دو بار از خواب بیدار می شوند، ولی آرام کردن آنها بسیار مشکل است، و یک ساعت یا بیشتر در شب بیدار می مانند، در حالی که می خواهند بازی کنند، و یا گریه کرده و بد خلقی می کنند. کودکان دیگری هم هستند که فقط در رختخواب والدین خود می خوابند، ولی آرام و قرار نداشته و مرتب والدین خود را اذیت می کنند.
 
والدین از نظر میزان صبر و تحمل نسبت به ناراحتی های شبانه متفاوت هستند. خشم و ناامیدی می تواند صحنه های نامطلوبی در نیمه های شب بین زن و شوهر به وجود آورد و همین طور خشم و داد و فریاد نسبت به کودک را سبب شود. اغلب مواقع والدین احساس می کنند که نمی توانند بر گریه کودک فایق آیند و او را آرام سازند، و برای جلوگیری از گریه کودک به هر کاری دست می زنند؛ یعنی، یک نوع رفتار غیر اصولی والدین که به صورت نوازش، غذا دادن، بازی کردن و پستانک دادن، باعث تثبیت بیداری های شبانه کودک می شود. در واقع برای حل یک مسئله، به جای برنامه ریزی راه حل های دراز مدت، به راه حل های کوتاه مدت و فوری پناه می برند.
 
کودکی که از طریق رفتارهای خوب و نوازشگر والدین مورد حمایت قرار می گیرد، اغلب ایجاد مشکل می کند. والدین اعتماد به نفس خود را از دست داده و به طور نامنظم از روش های مختلفی در حل مشکل استفاده می کنند. کودک هرگز فرصت نمی یابد که بیاموزد از او چه انتظاری دارند و یا حد و مرز او چیست. در موارد دیگر، ممکن است والدین به خاطر ترس از بیماری یا مرگ کودک بیش از حد نگران شوند. هر واقعه ای می تواند به مشکل کردن اختلال در خواب کمک کند. عامل مشترک در این نوع خانواده ها عدم اطمینان، عدم اعتماد به نفس، و عدم اطلاع از روش های حل اختلال در خواب است. به محض اینکه والدین مردد و مضطرب می شوند، کودک احساس دو گانگی و عدم تعادل در والدین می کند و در نتیجه طالب توجه بیشتری از طرف آنان می شود.
 
نویسنده: یو داگلاس
 
منبع: کتاب «اصلاح رفتار کودکان»